دو مشت گل در دست گیر
تا انجا که می توانی بهم بیامیزشان
از مشتی از ان تندیس من ...
و از مشتی دیگر تندیس خود ...
اکنون بی درنگ تندیس ها را خرد کن!
دوباره بهم بیامیزشان
از نو هر دو را بیافرین
یکی به شکل تو...و دیگری به شکل من
گل من گل توست...
و گل تو گل من...
یلدا مبارک همتون باشه
ارزوهای قشنگترین ها و به یاد ماندنی ترین ها رو براتون دارم
دور هم بودن رو فراموش نکنیم...
عاچقتونم.......
یه پ.ن غم انگیز:ای کاش امشب بابام تنها نباشه ...هندونشو بخوره ...شاد باشه
.....................راستی پاییز تموم شد
بهار سبز، در آشوب خشکسالی بود
شکوفهدارترین باغ این حوالی بود
رسید مثل نسیمی صمیم و پر برکت
شبیه مزرعههای عظیم شالی بود
چنان شهاب شکفت و چنان سکوت شکست
به ذهن مردهی شب برق ارتجالی بود
شبیه زمزمهی غیب، واقعیت داشت
ولی پرندهترین هدهد خیالی بود
به باغ خواب تو مردم بهار آوردند
در آن حضور پر از مهر، جات خالی بود
همان بهار که این باغ را دگرگون کرد
شروع ابر و سرانجام خشکسالی بود