به جهان می ماند این دلم

جا مانده است چیزی، جایی که هیچگاه دیگر هیچ چیز جایش را پر نخواهد کرد

به جهان می ماند این دلم

جا مانده است چیزی، جایی که هیچگاه دیگر هیچ چیز جایش را پر نخواهد کرد

چه شد؟

من از کدام جهت رو به نیستی رفتم؟

کجا تمام شدم از عبور نیلوفر

کجا شکفتن دل اخرین نفس را زد

 

 

چراغ در کف من بود 

چگونه روشنی راه را نفهمیدم

چگونه دور شده ام از قرابت دریا

چقدر باور باران مرا نباریده است

چقدر وسعت یک خانه کوچکم کرده است 

چگونه هیچ نگفتم

چگونه تن دادم 

چگونه باخته ام ارغوان اینه را 

چقدر خالی ام از امتداد زیبایی

چقدر فاصله سنگین است

چقدر پشت دلم خالیست 

و رد پای من از سمت باغ پیدا نیست 

 

پ.ن:(و چقدر عمو خسرو اینا رو زیبا ادا می کنه)

نظرات 2 + ارسال نظر
ر ف ی ق جمعه 27 خرداد 1390 ساعت 00:33 http://www.khoneyekhiyali.blogsky.com

شاید موجی از نفرین این بیچاره آدم بود که در چشمان کور آسمان ریخت ... شاید هم باران تند و مبهمی از بی تابی بود ... شاید هم ...

سحر دوشنبه 30 خرداد 1390 ساعت 00:05 http://paeizerangparide.blogsky.com

سلام خانم . حال شما؟ عزیز یه کامنت تو وبلاگ قبلیت برات گذاشتم؟
راستی من از کدام جهت رو به نیستی رفتم؟
عالی بود.آدرس جدیدو جایگزین کردم

مرســـــــی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد