به جهان می ماند این دلم

جا مانده است چیزی، جایی که هیچگاه دیگر هیچ چیز جایش را پر نخواهد کرد

به جهان می ماند این دلم

جا مانده است چیزی، جایی که هیچگاه دیگر هیچ چیز جایش را پر نخواهد کرد

اول خبرا...

خب! چون پست قبلیم با تبریک بود،با تبریک شروع می کنم.

تبریک میگم به هم اتاقی عزیزم،امیدوارم سال های سال خوب وخوش در کنار همسرت زندگی کنی.

دوم تبریک میگم به تعداد زیادی از اقوام و اشنایان که ازدواج کردند ونامزد کردند وشیرینی خوردن واینا...!

(سال 90قربونش برم تا حالا که همش از این خبرا بوده،حداقل واسه دوروبریهای ما!)

سوم تیریک میگم به برادرمو وخانومش به خاطر دنیا اومدن دخمل حتما خوشگلشون(بنده به دلایل امنیتی هنوز موفق به دیدن روی ماه این کوچولو نشده ام،دیگه اینجوریه دیگه!)

از خودم هم چیزی نمیگم چون خبری ازش ندارم؟!!!

راستی این قافله عمر عجب می گذرد!

دو سه روزیه که 21ساله شدم...نمیدونم چی باید بگم...!(از دوستای خوبم به خاطر شب قشنگ و به یاد موندنی که واسم رقم زدند وهدیه های خوشگلشون ممنونم...سپاس...بوس ویروسی!)

این سرما خوردگی و کسالت بهاری هم که بدجور یقه ما رو چسبیده،ول نمیکنه!

همین............

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] جمعه 26 فروردین 1390 ساعت 18:17

منم تبریک برای هم اتاقی عزیزت، اقوام و آشنایان که ازدواج کردن، برادرت و خانمشون، تولد خودت (کسی دیگه ای جا نموند؟؟!!! )


راستی! عجب از ماست! حالا من به جهنم(!) خودت کجا بودِی!!!

خیلی ممنون،تبریکات صمیمانه شما را منتقل می کنیم
چه خشن بر خورد می کنی نیامده؟خب ما سرمان در سال نو کمی شلوغ بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد