به جهان می ماند این دلم

جا مانده است چیزی، جایی که هیچگاه دیگر هیچ چیز جایش را پر نخواهد کرد

به جهان می ماند این دلم

جا مانده است چیزی، جایی که هیچگاه دیگر هیچ چیز جایش را پر نخواهد کرد

چه خبر...

بلاخره کارام تموم شد،باورم نمیشه من تونسته باشم این همه کار رو تو سه چهار روز انجام داده باشم!!!!!!!!!!! 

اخه من عادت دارم کارام رو تا دقیقه نود عقب بندازم،اما این دفه خیلی با خودم حال کردم. 

ای کاش این حول حالنا گریبانمون رو بگیره و این عادت(گشادی و دیقه نودی) از سرم بیفته! 

 

اقای شرکت نفتی رو هم فرستادیم رفت خونشون، اخه تصمیم داشت سالها همونجا زندگی کنه!! 

اگه نمیفرستادمش اونوقت جواب این همه طرفدار رو که یه روز هم طاقت دوریمو ندارند ،چی میدادم؟ 

ولی یه خورده خصوصیات مثبتش ته دلمو سوزوند...!(انصافا بچه خوبی بود خدا واسه زنش نگهش داره!) 

بگذریم...  

حالا با این ارائه هام چه کنم؟مطلب از کجا بیارم؟ 

راستی این موزیک وبلاگم همینجوری اتفاقی شد!ولی دوسش دارم. 

واسه تبریکات صمیمانه و عاشقانه سال نو و نوروز باستانی بازم باس بیام... پس نمیرم تا سال دیگه!

نظرات 3 + ارسال نظر
baby جمعه 27 اسفند 1389 ساعت 21:11

خسته نباشی!
خب حالا کِی بیام واسه نینای نای؟؟؟

مرسی
من میگم پروندم...تو میگی نینای نای؟
تو فعلا یه چند سال واسه خودت نینای نای کن تا خبرت کنم...البته ممکنه پیر شی سعی کن تا اون موقع خوب بمونی تا کمر داشته باشی قر بدی...وای که چقدم قر میدی!

مریم یکشنبه 21 فروردین 1390 ساعت 12:39

هی رد کن ببینم به کجا میرسی

رد کردم دوباره اومد!!

متینا یکشنبه 29 خرداد 1390 ساعت 16:25 http://aghamooon.blogsky.com/

توام مثل من چقدر راحت رد میکنی...
بیا داستانمو بخون تا به روزگارم دچار نشی...

راحت نبود!
اما وقتی پای منطقم در میون باشه،احساسم رو میزارم کنار!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد