به جهان می ماند این دلم

جا مانده است چیزی، جایی که هیچگاه دیگر هیچ چیز جایش را پر نخواهد کرد

به جهان می ماند این دلم

جا مانده است چیزی، جایی که هیچگاه دیگر هیچ چیز جایش را پر نخواهد کرد

مبادا که گفته باشی دوستت می دارم...

... 

و عشق را کنار تیرک راه بند تازیانه می زنند 

عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد 

 

در این بن بست کج و پیچ سرما 

اتش را به سوخت بار سرود و شعر فروزان می دارند 

به اندیشیدن خطر مکن! 

روزگار غریبی است نازنین ...... 

 

ان که بر در می کوبد شباهنگام به کشتن چراغ امده است 

نور را در پستوی خانه نهان باید کرد 

انک قصابانند 

بر گذر گاهها مستقر با کنده و ساطوری خون الود 

روزگار غریبی است نازنین....... 

 

و تبسم را بر لب ها جراحی می کنند و ترانه را بر دهان 

شوق را در پستوی خانه نهان باید کرد 

کباب قناری بر اتش سوسن و یاس! 

روزگار غریبی است نازنین...... 

 

ابلیس پیروز مست 

سور عزای ما بر سفره نشسته است 

خدا را در پستوی خانه نهان باید کرد.............. احمد شاملو 

 

 

اینو از دکلمه های شاملو نوشتم واسه همین نصفست  ...همه ی دکلمه هاش ارامش بخشه مخصوصا اگه تنظیمش مال بابک بیات باشه...شعر ها و صدای شاملو  رو دوس دارم

 

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
honey سه‌شنبه 23 آذر 1389 ساعت 23:15

منم عاشق دکلمه های شاملو هستم واقعا آرامش بخشه

عشق! است شاملو.....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد