در انتهای هر سفر در اینه
دارو ندار خویش را مرور می کنم
این خاک تیره این زمین پاپوش پای خسته ام
این سقف کوتاه اسمان سرپوش چشم بسته ام
اما خدای دل ...در اخرین سفر..در اینه به جز
دو بیکرانه کران...به جز زمین و اسمان
چیزی نمانده است
گم گشته ام...کجا...ندیده ای مرا!
ساده ی دوست داشتنی من............................زنده یاد حسین پناهی
سلام دوست عزیز
خسته نباشی
اگه موافقین تبادل لینک کنیم ؟چطوره؟
خبرم کنین لطفا
مرسی گلم بابت لینک :)